پنجشنبه ؛ 29 شهريور 1403
13 اسفند 1398 - 10:55

قرارداد سندی ۱۹۱۹ بر لزوم «قوی شدن»

سیزدهم اسفندماه یکی از ننگین‌ترین قرارداد‌های تاریخ ایران لغو شد. امروزه در میان مردم، رسانه‌ها و تاریخ جمعی ایرانیان، ترکمنچای سیاه‌ترین و تلخ‌ترین قرارداد ایران شناخته‌شده و وقتی می‌خواهند یک قرارداد را خسارت‌بار معرفی کنند، به آن لقب ترکمنچای می‌دهند؛
نویسنده :
مهدی ذاکر نژاد
کد خبر : 5395

پایگاه رهنما:

  
سیزدهم اسفندماه یکی از ننگین‌ترین قرارداد‌های تاریخ ایران لغو شد. امروزه در میان مردم، رسانه‌ها و تاریخ جمعی ایرانیان، ترکمنچای سیاه‌ترین و تلخ‌ترین قرارداد ایران شناخته‌شده و وقتی می‌خواهند یک قرارداد را خسارت‌بار معرفی کنند، به آن لقب ترکمنچای می‌دهند؛ اما قرارداد ۱۹۱۹ ویژگی‌هایی داشت که ترکمنچای هرگز به‌پای آن‌هم نمی‌رسید. مهم‌ترین مسئله در این زمینه آن بود که ترکمنچای وقتی امضا شد که ایران از روسیه شکست نظامی خورده بود و از این منظر یک قرارداد تحمیلی بود، اما ۱۹۱۹ در شرایطی امضا شد که ظاهراً تحمیلی در کار نبود و عده‌ای وطن‌فروش و سودجو برای پر کردن جیب خود می‌خواستند کشور و منافع آن را برای چند دهه به انگلیسی‌ها واگذار کنند. پس از خاتمه جنگ اول جهانی، لرزد کرزن، وزیر خارجه وقت انگلیس برای تثبیت نفوذ کشورش در ایران، در نهم اوت ۱۹۱۹ برابر با هفدهم مرداد ۱۲۸۸ در شرایطی که احمدشاه قاجار در آخرین ماه‌های حکومت خود فاقد هرگونه نفوذ سیاسی در کشور بود و سلسله قاجار در آستانه انقراض قرار داشت، قراردادی طراحی کرد که به قرارداد ۱۹۱۹ شهرت یافت. به‌موجب این قرارداد کلیه تشکیلات نظامی و مالی ایران تحت نظارت انگلیسی‌ها قرار می‌گرفت و امتیاز راه‌آهن و راه‌های شوسه ایران نیز به آن‌ها واگذار می‌شد.
 
در امضای قرارداد ۱۹۱۹ علاوه بر وثوق‌الدوله، دو وزیر کابینه وی یعنی شاهزاده فیروز میرزا نصرت‌الدوله وزیر خارجه و شاهزاده اکبر میرزا صارم‌الدوله وزیر دارایی هم مشارکت داشتند. این سه نفر بی‌آنکه حتی اعضای دیگر کابینه را از جریان مذاکرات مطلع کنند، قرارداد را امضا کرده بودند. اما مخالفت‌ها با قرارداد ۱۹۱۹ فراتر از حد تصور بود. از مهم‌ترین چهره‌هایی که نقش مهمی در افشای ابعاد معاهده ۱۹۱۹ و بسترسازی برای لغو آن ایفا کردند، سیدحسن مدرس بود. وی حتی بعد‌ها در مجلس چهارم شورای ملی نیز ضمن مخالفت با تصویب اعتبارنامه موافقان قرارداد ۱۹۱۹ مانع تصویب اعتبارنامه آنان شد. با اوج‌گیری تظاهرات مردم علیه قرارداد ۱۹۱۹ وثوق‌الدوله با انگلیسی‌ها، در تهران حکومت‌نظامی اعلام شد، هم‌زمان محمد مصدق و سیدحسن مدرس در جلسه مجلس، طی نطق‌هایی قرارداد ۱۹۱۹ وثوق‌الدوله با انگلیسی‌ها را محکوم کردند و در پاسخ، وثوق‌الدوله نیز مصدق را «عوام‌فریب» لقب داد. مخالفت مردم با برگزاری راهپیمایی در اکثر شهر‌های ایران، ابعاد تازه‌ای گرفت و در تهران نیز مردم در روز اول مهر به دعوت مدرس، اجتماع بزرگی را ترتیب دادند. پیگیری چهره‌هایی همچون شهید مدرس و آگاهی نسبی مردم، باعث شد احمدشاه از ترس عوارض عملی کردن قرارداد دستور لغو آن را بدهد.
 
قرارداد استعماری ۱۹۱۹ برای این روز‌های ایران نیز حاوی درس‌هایی است. نخست آنکه «قوی شدن» کشور نه یک انتخاب که یک الزام و واجب ملی و عینی است. کشوری که قوی نباشد یا مورد هجمه نظامی قرارمی گیرد و یا باید به قرارداد‌های استعماری و خسارت‌بار تن دهد. نکته دیگر نقش تاریخی و محوری نمایندگان شجاع و ضداستکباری در سرنوشت کشور است. همان‌طور که آن روز مدرس توانست نقش تاریخی خود را در این زمینه ایفا کند، امروز هم نمایندگان مجلس شورای اسلامی باید به نحوی عمل کنند که وقتی آیندگان صفحات تاریخ را ورق می‌زنند، عملکرد آنان موجب افتخار و سربلندی باشد.

ارسال نظرات